پلنگان؛ روستایی پلکانی که دیگر پلنگ ندارد


پلنگان؛ روستایی پلکانی که دیگر پلنگ ندارد
«پلنگان» یا «پالنگان» روستایی پلکانی در دامنه‌ی کوه شاهو، در ابتدای منطقه‌ی اورامان‌تخت در استان کردستان است و گویا پیش‌ترها، کوه‌های این منطقه، محل زندگی پلنگ‌هایی بوده که حالا دیگر نیستند.قدمت روستای پلنگان به دوره‌ی سامانی می‌رسد و بقایای یک قلعه هم از دوره‌ی سلجوقی در بالای این روستا هنوز وجود دارد.
پلنگان؛ روستایی پلکانی که دیگر پلنگ ندارد


برای رفتن به روستای پلکانی «پلنگان» از کرمانشاه و از جاده‌ی سنندج حدود ساعت 8 صبح راهی میشویم. از سمت راست جاده، کوه ما را همراهی میکند با دامنههایی سبز و پوشیده از گلهای تازه‌رُسته‌ی سبز رنگ و سمت چپ جاده هم پوشیده از زمینهای کشاورزی است که جوانهها تازه سر از خاک آن بیرون زده‌اند.


برای خوردن صبحانه در کنار رود «رازآور» میایستیم و بساط صبحانه را علم میکنیم. در کنار این رود تعدادی از پسران جوان کرمانشاهی چادر زده‌اند و به نظر میرسد شب را کنار این رود گذرانده‌اند و اکنون کردی می‌رقصند. هنوز صبحانه را شروع نکردهایم که بشقابی پر از کره‌ی محلی و شیراز (نوعی ماست چکیده همراه با سیاه‌دانه) برای‌مان می‌آورند، ما هم مهماننوازی آنها را با بشقابی از عسل و گردو پاسخ میدهیم.

بعد از صبحانه و عکس گرفتن کنار رود، مسیر را به سوی کامیاران ادامه میدهیم. کامیاران شهرستان کوچکی است که در 65 کیلومتری سنندج قرار دارد و در واقع، مرز کرمانشاه و کردستان است. از میان این شهر عبور میکنیم و از غرب آن به سوی سرآغاز منطقه‌ی اورامان میرویم که با دشت‌ها و دره‌هایی وسیع از ما استقبال میکند. مناظر این منطقه آن‌قدر جادویی است که مانند رویایی سبز میماند. جاده، پرپیچ و خم است و هر پیچ که میگذرد، با منظره‌ای حیرتانگیز روبهرو میشویم که ‌می‌توان در سبز کم‌رنگ و جاندار تپه‌ها و عمق درههایش گم شد.

بعد از گذشتن از روستاهایی مانند «ماویان»، «گَشکی» و «گازِرخانی» به تابلوی «روستای پالنگان» در سمت چپ جاده می‌رسیم و باید جادهای شیب‌دار را به سوی پایین برویم.

در بخش ورودی روستا، پسربچه‌هایی آفتاب‌سوخته با گاری و فرغون ایستادهاند و هر کسی بخواهد میتواند وسایل خود را به بهای 10هزار تومان به آنها بسپارد تا برایش تا کنار رودخانه بیاورند. کمی جلوتر رودی سبز - آبی، زلال و خروشان رخ می‌نمایاند که بسیار پایین‌تر از راهی که به سوی روستا کشیده شده است، جریان دارد. در مسیر، غرفههایی قرار دارند که در بالای آن‌ها حوضچه‌های پرورش ماهی است و میتوان همان‌جا ماهی قزلآلا سفارش داد و در غرفههایی که فرش شده‌اند و سایه‌بان و پنکه‌ی سقفی دارند، خورد. غرفهها را رد میکنیم و به خود روستا می‌رسیم.

روستای پلکانی «پلنگان» بر دامنه‌ی کوه شاهو قرار گرفته است. خانههای طبقه‌طبقهی روستا، بر دامنهی شرقی و غربی درهای قرار دارند که رود «تنگی‌وَر» از میان آن میگذرد. رود تنگی‌ور از شاهو سرچشمه می‌گیرد و به رودخانه‌ی زیبای و دور و دراز «سیروان» می‌ریزد.

از ساکنان روستا دربارهی نام آن میپرسیم. می‌گویند روایت‌های گوناگونی برای این نام هست، اما موثق‌ترین آنها این است که روزگاری کوه‌های این منطقه جولانگاه پلنگ‌های بی‌باکی بوده که امروز دیگر نیستند و فقط نامی را از خود برای این روستا به یادگار گذاشته‌اند. مردم روستا به این منطقه «پلنگان» می‌گویند، اما روی تابلوها و در نقشه، از این روستا با نام «پالنگان» نام برده شده است.

قدمت روستای پلنگان به دوره‌ی سامانی می‌رسد و بقایای یک قلعه هم از دوره‌ی سلجوقی در بالای این روستا هنوز وجود دارد. این روستا بافتی قدیمی دارد و خانه‌هایش در دو سوی کوه بنا شده‌اند و در مارپیچ کوچه‌هایش، زندگی روستایی‌ها بی‌توجه به حضور گردشگرانی که برای دیدن «پلنگان» آمده‌اند، جریان دارد.

بعد از روستا، یک مسیر پر پیچ و خم و کوهستانی، ما را به باغی شخصی می‌رساند که حوضچه‌ی پرورش ماهی دارد و بخشی از باغ با گونی‌های پلاستیکی سفید جدا شده، هزینه‌ی اجاره‌ی این اتاقک‌های بدون سقف پنج‌هزار تومان است و امکاناتی مانند یک مغازه‌ی کوچک، قهوه‌خانه برای سفارش چای و قلیان و سرویس بهداشتی و آب آشامیدنی دارد. همین‌جا هم می‌توان ماهی‌های قزال‌آلای کباب‌شده را به قیمت 12هزار تومان سفارش داد.

صاحبان این باغ خانواده‌ای پرجمعیت هستند که دخترانی هم‌شکل و زیبا دارند که لباس‌های رنگارنگ کُردی پوشیده‌اند و تند‌تند و با همکاری هم، مهمانان را راه می‌اندازند.

برای کباب کردن ماهی، آن‌ها را بعد از این‌که از آب گرفتند از وسط باز میکنند و بعد در کباب‌پزهایی توری و به‌شکل ماهی روی منقلی بزرگ قرار میدهند و روی ماهی‌ها آبلیموی رقیقی که زردچوبه در آن ریخته شده است، می‌ریزند که هم سبب میشود ماهی نسوزد و هم طعمی بسیار خوب به آن می‌دهد. بعد از حدود نیم ساعت سفارش ما آماده می‌شود، ماهی‌ها بین نانهای نازک محلی و روی سینی‌های یک‌بار مصرف قرار می‌گیرند و بویی مطبوع و طعمی لذیذ دارند.

بعد از غذا به سوی سرچشمه‌ی «تنگی‌ور» حرکت میکنیم. این مسیر بسیار زیباست، با آبشارهای کوچکی که از دامنه‌ی کوه به «تنگی‌ور» میریزند. این بخش از کوه شاهو، صخره‌یی است با سنگهایی لایه‌لایه که از کنار سنگها گلها و گیاه‌های رنگارنگ و گاه عجیب روییده‌اند. چند هفته‌ی دیگر این منطقه پر از ریواس‌های ترش و آبدار می‌شود.

از دامنه‌ی کوه پایین می‌رویم و پا در آب رود می‌گذاریم که بسیار سرد است و بیشتر از چند ثانیه نمیتوان سرمای آن را تحمل کرد. یکی از ساکنان این منطقه میگوید آب این رود، آب برف است برای همین همیشه سرد است.

مسیر را تا آنجا که امکان پیمودنش هست ادامه میدهیم، اما از یک جایی به بعد راهی وجود ندارد و باید از صخره‌ها بالا برویم. ما امکانات کوهنوردی نداریم، به همین دلیل باز میگردیم.

حدود ساعت 5 عصر است. برخی گردشگران تازه به پلنگان آمده‌اند تا شب را در خانه‌های روستایی یا اقامتگاه‌های این منطقه بمانند و صبح همزمان با آفتاب در شاهو و تنگی‌ور برخیزند.

پلنگان و رود‌ خروشان تنگی‌ور را جا میگذاریم و مسیر را برمیگردیم. در راه بازگشت، در نزدیکی روستای «کاشتر» کنار تابلویی که مزار «حضرت عکاشه» را نشان میدهیم، توقف می‌کنیم. مقبره‌ای کوچک در این محل وجود دارد که زیارتگاه یکی از اصحاب پیامبر (ص) به نام «معین‌الدین روحانی» معروف به «حضرت عکاشه» است که گفته می‌شود سوریه به ایران آمده و بعد از مرگ، در اینجا به خاک سپرده شده است. زیارتی میکنیم و مسیر را ادامه میدهیم. فاصله‌ی پلنگان تا کرمانشاه 130 کیلومتر است که با توجه به پر پیچ و خم بودن مسیر، ما آن را دو ساعته طی میکنیم و حدود ساعت 8 هم به کرمانشاه می‌رسیم.

منبع: ایسنا

 


 


عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 

 

عکس از آزاده شمس

 

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد